Friday, April 19, 2013

۳٠٠٠ آقازادۀ خارج نشین

" فرزندان مسئولان كه برای تحصيل به خارج از كشور مهاجرت كرده‌اند برای بازگشت به كشور مقاومت می‌كنند و آئین نامه‌های صادر شده تنها برای غيرآقازاده‌ها اجرايی ميشود."

به عبارت دیگر؛ در کنار خیل عظیم کارگزاران نظام نکبت مسلمین "اصلاح طلب" و غیره  که با اموال غارت شده از ایرانیان به خارج کوچ کرده اند؛ حد اقل ۳٠٠٠ آقازاده، که معمولاً صاحب همسر و فرزندان متعدد نیز میباشند، با منابع مالی ایرانیان، از "ام القرای اسلام" به دیار کفار "مهاجرت" کرده اند.  
این حرام لقمگان حضور پر رنگی در لابی های نظام نکبت مانند نایاک و هواداری در دنیای مجازی از وحوش حاکم دارند. 
دور نیست، رهایی از شر این وحوش اصلاً دور نیست.


رد پای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در صدای آمریکا

جمشید چالنگی در وبلاگ شخصی خود نکاتی را درباره شبکه صدای امریکا متذکر شده اند که خواندنی است:
مدت هاست که از من سوال می شود که علت اصلی برکناری افراد سرشناسی مانند دکتر سازگارا، دکتر نوری زاده، کامبیز حسینی، لونا شاد، الهام ستاکی، سیاوش آذری و... از بخش فارسی شبکه صدای آمریکا اخراج شده اند. مگر نه این است که هر کدام از این افراد در زمان فعالیت خود در این شبکه جزء موفقترین ها محسوب می شده اند. هنوز برنامه پارازیت با اجرای جذاب کامبیز حسینی شباهنگ با اجرای زیبای لونا شاد و حضور موفق الهام ستاکی، سیاوش آذری، احمد رضا بهارلو و دیگر عزیزان از خاطر بینندگان محو نشده است.
برنامه تفسیر خبر سه سال متوالی به شهادت نظر سنجی voa  پر بیننده ترین برنامه تلویزیون فارسی صدای آمریکا بوده است. بارها مدت زمان آن و یا روز پخش آن را تغییر دادند که با اعتراض شدید بینندگان مواجه شدند و مدیران ارشد صدای آمریکا بدون ذکر هیچ علتی برای این اتفاقاتی که با قصد و غرض قبلی می افتاد به مرور برای حذف برنامه پر مخاطب "تفسیر خبر" زمینه چینی کردند. در آخر نیز بدون آنکه از بینندگان عذرخواهی کنند و یا پاسخ آنان را بدهند برنامه تفسیر خبر را به راحتی از جدول پخش برنامه ها حذف کردند. می دانم شما عزیزان نیز حرف ها و سوال های زیادی دارید که بی پاسخ مانده است. تصمیم گرفته ام که مستقیم و بدون واسطه با شما عزیزان صحبت کنم. مطمئن باشید در آینده ای نزدیک در چارچوب قانون ،با انتشار بیانیه ای و نیز راههای ارتباطی دیگر پاسخ های روشن برای پرسش های شما عزیزان را منتشر خواهم ساخت. با سپاس بیکران از محبت های شما عزیزان و با امید به فردائی بهتر با بر آمدن آفتاب از فراز البرز،سهند و سبلان، دماوند،شیرکوه ، آسماری و تابش آن بر فلات ایرانزمین، دلهایتان شاد ، تندرستی تان پایدار باد."
 https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgQ7pIWu29SPzj-JVAKDx46s0uJw-Piyl275IqZRru1kmfHy-ODs9zqDHF-8YttWpWvZKRhCcw2-XEaGZfHLWvyohYOgbfvDwlKhBwi-rZ3hnPpf_U4-U5f0LXkaWt4uAt_mHE55cyqblU4/s1600/001.JPG
چالنگی در پست بعدی نوشت:
"
رد پای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در صدای آمریکا
دوستان عزیز همان‌طور که می‌دانید‌، من ابتدا به مدت 5 روز و هر روز یک ‌ساعت اجرای برنامه‌ی تلویزیونی «تفسیر خبر» را در صدای آمریکا بر عهده داشتم. علاوه بر آن سردبیری برنامه و انجام تحقیق در مورد موضوع برنامه نیز بر عهده‌ی من بود. بر اساس آمار رسمی صدای آمریکا، تفسیر خبر به مدت دست‌کم 4 سال پر بیننده ‌ترین برنامه‌ی بخش فارسی صدای آمریکا بود. پس از آن ‌که‌ زمان این برنامه‌ی پر ‌بیننده به نیم ساعت و سه روز در هفته کاهش یافت آن‌ هم به دلایلی که هرگز به ‌طور رسمی ‌اعلام نشده‌، من برای برنامه‌های دیگر بخش فارسی صدای آمریکا، هر هفته یک ‌بار نیز به پیشنهاد نخستین خود گزارشی در‌باره‌ی بازتاب مهم ‌ترین خبر روز در مطبوعات عربی ‌زبان تهیه می‌کردم. ‌چندین گزارش تهیه شده‌ی من در این زمینه ‌از جمله در مورد بازتاب سخنرانی پرزیدنت اوباما در سازمان ملل در مطبوعات عرب، مسوولان بخش فارسی صدای آمریکا پخش نکردند. با این ‌همه‌، علت اخراج مرا از صدای آمریکا تهیه نکردن چند گزارش از مطبوعات عرب عنوان کرده‌اند. اتهامی که با حضور وکیل خود، نماینده یونیون (اتحادیه) در برابر خانم میشل استوارت از کارگزینی صدای آمریکا و آقای جان لنون معاون رییس صدای آمریکا‌ بی‌اساس بودن آن ‌را با ارائه مدارک اثبات کردیم.‌ مدارک و اسناد ارایه شده عملا از سوی مسوولان مربوطه نادیده گرفته شد.
جالب این‌ جاست بر خلاف عرف و یا تشریفات اداری، در آغاز حکم تعلیق من بر اساس گزارش مستقیم خانم ستاره سییج (‌درخشش) سردبیر وقت بخش فارسی صدای آمریکا به کارگزینی صورت گرفت بدون آن‌که ایشان به رییس بخش فارسی صدای آمریکا مراجعه کند و چنانچه به گفته آنان من مثلا وظیفه‌ام را انجام نداده‌ام‌، تذکر یا اخطاری از سوی رییس بخش به من داده شود. ‌در این مدت اما همواره این پرسش برای من مطرح بوده است که آیا دلیل واقعی تعلیق و برکناری من از صدای آمریکا این نیست که من از رییس وقت بخش فارسی صدای آمریکا‌، آقای رامین عسگرد و مسوولان دیگر پرسیدم‌: «چرا برنامه‌های تلویزیونی صدای آمریکا  از جمله «تفسیر خبر»  را برای ارزیابی به آقای «هومن مجد» مترجم رسمی محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری اسلامی که به نوشته‌ی خودش مشاور او و محمد خاتمی نیز بوده و هست، داده‌اید؟»
چرا بر اساس نظر مشاور رییس جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفته‌اید پخش برنامه‌ی «تفسیر خبر» را به سه روز در هفته و از یک ‌ساعت به نیم ساعت کاهش دهید؟
آیا مالیات‌دهندگان آمریکایی یا نمایندگان آنان در کنگره و سنای آمریکا موافق هستند که مشاور و مترجم محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری اسلامی در عین حال مشاور بخش فارسی صدای آمریکا نیز باشد؟
آیا دلیل تعلیق  و سپس برکناری  من از صدای آمریکا این نیست که در برابر اعضای «بی. بی. جی» به ریاست آقای والتر آیزاکسون من مشکلات موجود در بخش فارسی صدای آمریکا  و سو مدیریت‌ از جمله تبعیض و فساد اداری در این بخش را تشریح کردم و وضعیت موجود در بخش فارسی را به وضعیت در ادارات شوروی سابق تشبیه کردم؟
آیا به خاطر این نیست که  در دیدار با آقای «اندرس ویمبوش» از مسوولان بی.‌بی.‌جی. که مسوول رفع مشکلات بخش فارسی صدای آمریکا شده بود، هم‌سویی خط مشی برنامه‌های بخش فارسی صدای آمریکا را در موارد بسیار با تبلیغات حتا ضد آمریکایی جمهوری  اسلامی بر شمردم‌؟
آیا به این خاطر نیست که از طرف دیگر راه‌های استفاده درست از بخش فارسی صدای آمریکا را در جهت منشور این رسانه‌ و مصالح آمریکا و مالیات‌دهندگان آمریکایی، هم آهنگ با وظیفه و مسوولیت بخش فارسی صدای آمریکا در برابر مخاطبان‌، مردم ایران‌ که با محرومیت از اطلاعات درست‌، زیر بمباران تبلیغاتی ضد آمریکایی حکومت ایران هستند ارایه کردم؟
 آیابه این خاطر نیست که طی چندین جلسه به دعوت آقای جان لنون‌،‌ رییس بخش برنامه‌های خارجی در همین زمینه سخن گفتم و به درخواست ایشان راه‌های حرفه‌ای‌ مختلفی را برای بالا بردن کیفیت برنامه‌های بخش فارسی صدای آمریکا در چهارچوب منشور صدای آمریکا عرضه کردم؟
جالب این‌جاست که هم آقای اندرس ویمبوش و هم آقای جان لنون اطمینان دادند که به خاطر اظهاراتم در نشست با آن‌ها مورد هیچ‌گونه انتقام‌جویی اداری قرار نخواهم گرفت.
من نشستی مشابه نیز با آقای دان آستین رییس وقت صدای آمریکا داشتم که ایشان نیز به من جنین اطمینانی داد.
پرسیده‌ام آیا دلیل واقعی تعلیق و سپس برکناری من از صدای آمریکا این نیست که من در جریان جنبش سبز در ایران به مسوولان وقت در بخش فارسی صدای آمریکا اعتراض کردم چرا اجازه نمی‌دهید ویدئوی قتل «ندا» در تهران را که  به دست ما رسیده پخش کنیم؟ پاسخی که به من داده شد این بود که این ویدئو ساختگی است. صدای آمریکا این ویدئو را با تاخیر بسیار و پس از آن‌که شبکه‌های تلویزیونی دیگر بارها و بارها پخش کردند‌، منتشر ساخت. آیا به خاطر این من سرا‌نجام از صدای آمریکا کنار گذاشته نشدم که عمل‌کرد بخش فارسی آن‌را در بازتاب خبرهای آن عاشورای خونین ایران در جریان جنبش سبز و نیز درگذشت آیت‌اله منتظری و پی‌آمد‌های آن غیر‌حرفه‌ای خوانده و مورد انتقاد قرار دادم؟
جالب این‌جاست که من به‌خاطر پخش مصاحبه بافرزند آیت‌اله منتظری در «تفسیرخبر» در روز درگذشت وی، مورد بازخواست در بخش فارسی قرار گرفتم. نمونه دیگر این‌که وقتی من در روز عاشورای یاد شده‌، پیش از آغاز پخش برنامه‌های روزانه پیشنهاد کردم برنامه‌ها را با بازتاب اخبار کشتار‌های ایران که در راس اخبار خبرگزاری‌های قرار گرفته آغاز کنیم این پیشنهاد من از سوی مسوول مربوطه «جوک» خوانده شد. برنامه‌های آن‌روز بخش فارسی با مصاحبه با پسر‌خوانده فروغ فرخزاد شاعر همیشه ماندگار ایران در برنامه‌ی هفتگی هنری آغاز شد. مصاحبه‌ای که می‌توانست در هر زمان دیگر نیز با اثری بیش‌تر پخش شود و برنامه‌ای نیز که با یک تصمیم‌گیری حرفه‌ای و مسوولانه در برابر منشور صدای آمریکا‌، میتوانست به‌خاطر روی‌داد‌های مهم جاری‌ ایران جای خود را موقتن برای آن‌روز به پخش اخبار روی‌داد‌‌های عاشورای ایران بسپارد. کاری که در تمام شبکه‌های تلویزیونی حرفه‌ای در چنین موارد متداول است. من مطمئن بود‌ه و هستم که دست‌کم در آن‌روز ببیندگان  ایرانی به سراغ «صدای آمریکا» نمی‌آیند که داستان زندگی پسر خواننده‌ی نازنین فروغ نازنین ترمان را بشنوند بلکه بخاطر اختناق موجود درایران منتظرند اخبار روی‌دادهای عاشورای خونین را از «صدای آمریکا» که وظیفه اصلی خود را «خبر رسانی» اعلام کرده است دریابند.‌ پرسش‌های‌ مشابه من در این زمینه بسیار است از جمله این‌که آیا سر‌انجام من مورد انتقام‌جویی کسانی در صدای آمریکا قرار نگرفته‌ام که  نمی‌خواهند‌ این رسانه مهم که با هزینه مردم آمریکا اداره می‌شود در جهت  هد‌ف‌های اصلی و اساسی خود عمل کند؟
 من به عنوان شهروند آمریکایی ایرانی‌تبار به ‌عدالت و آزادی بیان در سرزمین بزرگ آمریکا ایمان دارم و بر این اعتقاد هستم که مسوولان مربوطه در صدای آمریکا وظیفه دارند هر دلاری را که مالیات‌دهندگان آمریکایی در اختیار صدای آمریکا می‌گذارند در جهت مصالح و ارزش‌های والای آمریکایی از جمله گسترش عدالت‌، آزادی بیان و دموکراسی صرف کنند.
 با امید به چنین روزی.

تلویزیون اندیشه و طرفداری از خاتمی و اصلاح طلبان

 درباره خط مشی تلویزیون اندیشه تردید های خود را قبلا برایتان گفته بودم.

مطلبی در اینباره دیدم که باز هم نظر و پیشبینی خودم را تقویت می کرد آن را برای شما هم می گذارم :

"با برکناری فروزنده، افراد باند نایاک همچون محمد سهیمی که برنامه های گوناگونی بر علیه تحریمها و به نفع جمهوری اسلامی در تلوزیون اندیشه اجرا می کردند، در موقعیت بدی قرار خواهند گرفت.
کوروش عرفانی به عنوان مدیر جدید تلوزیون اندیشه در اولین برنامه خود پس از برکناری فروزنده، از محمد امینی برای شرکت در برنامه دعوت به عمل آورد. حضور محمد امینی از طرفداران سر سخت میر حسین موسوی و جنبش به اصطلاح اصلاح طلبی که به شدت بر علیه آقای رضا پهلوی فعالیت می کند، در تناقضی عجیب با تلاشهای آقای نادر درمانی، صاحب تلوزیون اندیشه قرار می گیرد.
لازم به ذکر است که خود کوروش عرفانی به شدت ضد یهود است و در مقالات مختلفی در گذشته چه تحت نام کوروش عرفانی و چه با نامهای مستعار دیگر بر علیه اسرائیل و به نفع حزب الله لبنان تبلیغات کرده است. کوروش عرفانی در گذشته علاوه بر نام خودش که گفته می شود مستعار است، با نامهای مختلفی از جمله دکتر جهانگیر افشاری (در سایت زاگرس)، کوروش پارسا و غیره مقالاتی به نفع حزب الله لبنان منتشر کرده است.
 باید دید که خطوط تلوزیون اندیشه به عنوان یکی از معدود تلوزیونهای لس آنجلسی که در ایران مشاهده می شود، به کدام سو خواهد چرخید. ابتکار آقای درمانی در جمع آوری پول برای شاهزاده با گماردن کوروش عرفانی به عنوان مدیریت تلوزیون همخوانی ندارد. آیا این تغییر در جهت حمایت از کاندیداتوری محمد خاتمی است؟"

چهره های پنهانی "کوروش عرفانی"

بعد از دیدن کلیپ افشاگری فروزنده علیه تلویزیون اندیشه و اقدامات کروش عرفانی متنی را دیدم که واقعا قابل تامل است.
درباره شخصیت کروش عرفانی نقاط مبهم فراوانی است که اقای عرفانی باید پاسخگو باشند.
از اقای نادر درمانی نیز متعجبم که چطور شده است که در این موقعیت حساس که مدعی هستند تنها تلویزیون طرفدار شورای ملی می توانند باشند که برای جمع اوری هزینه های شورا در این تلویزیون نیز برنامه همیاری مشترک تلویزیون ها برگزار شد، حالا چه شده است که در این موقعیت مهم جناب اقای فروزنده را اخراج و به عوض او شخصی را می گذارند که هیچ اعتقادی به نظام پادشاهی و شورای ملی و... ندارد.
اما در عین حال در صدد نیروی های زیادی برای استخدام هم میباشد.
آیا با رسیدن انتخابات قرار است خط فکری این تلویزیون عوض شود؟
آیا پول های اصلاح طلبان و حمایت آنان اقای درمانی را از شاهزاده و شورای ملی بریده است؟
اینها سوالاتی است که بعد از افشاگری آقای فروزنده به ذهن هر ایرانی خواهد رسید .


اکنون متن مقاله ای را در باره کروش عرفانی برایتان می گذارم .
امیدوارم اقای عرفانی پاسخ قانع کننده ای برای اقای درمانی و مردم ایران داشته باشند.

 چهره های پنهانی "کوروش عرفانی"


کوروش عرفانی،که معرف حضور همگان است، در تازه ترین نوشته اش که به عنوان یادداشت روز و زیر نام " "اراذل و اوباش" یا مبارزان بالقوه ی نبرد طبقاتی " در سایت "دیدگاه"در تاریخ 19 تیرماه 1386 منتشر کرده است، این ادعای سخیف و شرم آور را مطرح کرده است که جوانان میهن ما از جمله قربانیان اپوزیسیون برانداز رژیم آخوندی در برون مرز می باشند.
وی از جمله می نویسد:
"این هزاران جوانی که رژیم از آنها به عنوان «اراذل و اوباش» نام می برد، در اکثریت مطلق خویش، جوانانی هستند که قربانیان مشترک رژیم از یکسو و اپوزیسیون رژیم از طرف دیگر هستند. قربانی رژیم اند زیرا که فقر و ظلمی که آنها را به سوی طغیان و «هنجار شکنی» می کشاند توسط رژيم ساخته و پرداخته و محافظت می شود. قربانی اپوزیسیون هستند زیرا تشکل های مخالف رژیم، در داخل و خارج از کشور، نتوانسته اند بستر مناسبی را برای هدایت خشم و نارضایتی این جوانان به سوی کنشگری سیاسی هدفمند بوجود آورند. در صورتی که سازماندهی و گفتمان مناسبی وجود می داشت بخش مهمی از این خشم اجتماعی در قالب اعتراض گری سیاسی سمت و سو دار بروز می کرد. اما در نبود این بستر، جوانان ایرانی که نمی خواهند برده وار زیست کنند، خشم خود را به صورت های دیگری مانند «باج گیری»، «شرارت»، «زور گیری»، و ... ابراز می کنند"
کاملا روشن است که کوروش عرفانی در ارتباط با اپوزیسیون داخل و خارج از کشور، بیش و پیش از هر چیز سازمان مجاهدین خلق ایران را در نظر دارد و عملا به سمپاشی علیه آن می پردازد. بزعم کوروش عرفانی جوانان میهن ما می بایستی به رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم آخوندی، و در وهله نخست،به رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران بچشم قاتلین خویش بنگرند!!
درک این نکته که کوروش عرفانی از این راه به تکرار اباطیل ساخته و پرداخته ی رژیم آخوندی و بریده مزدورهای وزارت اطلاعات رژیم در برون مرز پرداخته است، چندان دشوار نیست.
کوروش عرفانی که یکی از نام های مستعار شخصی حقیقی و حقوقی بنام علی اکبر ملاجانی، استادیار دانشگاه و ساکن پاریس می باشد، در حالی این ادعای سخیف را مطرح کرده است که در سایت "خبرگزاری زاگرس" که گردانندگی آن را به عهده دارد،نه تنها در محکومیت قمه کشی بریده مزدوران قداره بند رژیم(سبحانی و....)در 17 ژوئن در پاریس موضع نگرفت، بلکه حتی کوچکترین اشاره ای نیز به این رویداد پراهمیت ننمود. و این در حالی است که این باصطلاح خبرگزاری در پاریس مستقر است و مدعی است که خبرنگاران و کارشناسان اش!! در ایران و اقصی نقاط جهان مستقر می باشند!!!
کوروش عرفانی همچنین پیشتر از این به باصطلاح کنفرانس مطبوعاتی بریده مزدوران رژیم که از سوی وزارت اطلاعات و با پا اندازی "آرمان نوری"گرداننده ی شورای باصطلاح براندازی در پاریس و علیه مقاومت برگزار شد، کوچکترین اشاره ای نکرد و بی سروصدا از کنار آن رد شد.
افزون بر این،کوروش عرفانی نه در نوشته های با امضای خویش، و نه در خبرگزاری زاگرس اش، هیچ اشاره ای به برگزاری پرشکوه"گردهمایی 50000 نفره به سوی پیروزی" ایرانیان در پاریس که برآشفتگی آشکار رژیم پا به گور آخوندی را موجب گشت،ننمود و بجای آن،درست یک روز پس از سالگرد"18 تیر"،مذبوخانه می کوشد اپوزیسیون برانداز رژیم، و در وهله ی نخست سازمان مجاهدین خلق ایران را به عنوان قاتل جوانان میهن مان به ایرانیان قالب کند!
با اندکی تعمق در موضع گیری های اینچنینی کوروش عرفانی بروشنی می توان دریافت که او در نوشته هایش عملا فرمول رسوا و شناخته شده ی وزارت اطلاعات رژیم آخوندی را که می گوید نود درصد به رژیم و تنها ده درصد به مقاومت نیش بزنید، بکار می گیرد. و این نکته ای است که نمی توان و نباید بسادگی از کنارش گذشت.
برپایه آنچه گفته شد،ما بایسته دیدیم که به افشای کوروش عرفانی(علی اکبر ملاجانی )بپردازیم تا هم میهنان ما با چهره ی واقعی این شخص مرموز آشنا گردند.
چهره های پنهانی کوروش عرفانی
کوروش عرفانی کیست؟
کوروش عرفانی یک نام ساختگی و مستعار است که "علی اکبر ملا جانی" ساکن پاریس برای خود برگزیده است. علی اکبر ملاجانی در سالهای پایانی دهه 80 و یا اوایل دهه 90 به بهانه ی ادامه ی تحصیل در رشته ی جامعه شناسی از ایران به فرانسه آمده و از آن هنگام تا کنون در پاریس زندگی می کند.
علی اکبر ملاجانی به دریافت دکترا در رشته ی جامعه شناسی نایل آمده و از سالهای پایانی دهه نود میلادی بعنوان استادیار در دانشگاه "Porte Dephine" پاریس، یکی دوبار در هفته به تدریس می پردازد.
علی اکبر ملاجانی اهل تالقان ایران است و تحصیلات دانشگاهی را در تهران به پایان رسانده است.
بنا بر ادعای علی اکبر ملاجانی، پدرش در پی برخورد یک موتورسیکلت با وی زخمی شده و درگذشت.
او دستکم دارای یک برادر است که از وی بزرگتر می باشد. گفته می شود برادر علی اکبر ملاجانی در وزارت اطلاعات رژیم کار می کند و رسما عضو وزارت ارشاد رژیم نیز بوده و بعنوان سناریست برای این ارگان رژیم کار می کند.
همچنین گفته می شود،علی اکبر ملاجانی دوران خدمت سربازی خود را در بسیج و یا سپاه پاسداران رژیم گذرانده است.
علی اکبر ملاجانی در ایران، یا در رشته ی روزنامه نگاری و یا در رشته ی جامعه شناسی تحصیل می کرد. آنچه اما مسلم است وی دوره ی پراتیک دانشگاهی را در روزنامه ی کیهان تهران گذرانده و با شخص حسین شریعتمداری آشنایی داشته است.
غلامرضا موسوی،از گردانندگان کیهان تهران، در جریان یکی از سفرهایی که از ایران به پاریس داشته است، در جایی با اشاره به اینکه علی اکبر ملاجانی دوره ی پراتیک دانشگاهی را در کیهان تهران گذرانده، تاکید نموده که از نزدیک علی اکبر ملاجانی را می شناسد و با وی کار کرده است.

چگونگی "ظهور" کوروش عرفانی در رسانه های برون مرزی اپوزیسیون
"ظهور" ناگهانی کوروش عرفانی در رسانه های برون مرزی اپوزیسیون بیش و پیش از هر چیز مدیون ارتباطاتی است که وی با خانم جمیله(پانته آ) بهرامی،ساکن آلمان داشته و دارد.
جمیله بهرامی به همراه شریک زندگی اش،مهرداد بابالویی در آلمان زندگی می کند.
جمیله بهرامی پس از اقامتی کوتاه در ترکیه در اواسط سال 1989 به همراه مهرداد بابالویی وارد آلمان شد.
او و علی اکبر ملاجانی از ایران یکدیگر را شناخته و مناسبات دوستانه ی بسیار محکمی دارند. آشنایی آنان در ایران یا در هنگام تحصیل مشترک در رشته ی روزنامه نگاری و یا در هنگام گذراندن دوره ی پراتیک دانشگاهی انجام گرفته و سپس ادامه یافته است.
جمیله بهرامی در ایران فارغ التحصیل علوم و ارتباطات اجتماعی در تهران بوده و به همراه خانواده اش در تهران زندگی می کرد. بنا بر ادعای جمیله بهرامی،نامبرده در سال 1360، در سن 22 سالگی بدلیل فعالیت های سیاسی در ایران دستگیر شد و بمدت 4 سال در زندان رژیم بسر برد، اما سپس آزاد گشت و پس از مدتی از راه ترکیه به آلمان پناهنده شد. او در ترکیه با مهرداد بابالویی آشنا گشت.وی در سال 2002 از دانشگاه دورتموند به دریافت درجه ی دکترا نایل گشت.
جمیله بهرامی به همراه مهرداد بابالویی و شماری چند از ایرانیان در سال 1991 برنامه ی تلویزیونی "رسانه گروهی ایرانی" که بعدها به "رسانه" تغییر نام داد را در شهر دورتموند راه اندازی کرد. این برنامه ی تلویزیونی که در آغاز هفته ای یکبار و بمدت 90 دقیقه پخش میشد، امروزه هردو هفته یکبار بمدت 45 دقیقه پخش می شود.
توجه به برنامه ی "رسانه" بویژه از آن روی دارای اهمیت است که علی اکبر ملاجانی برای نخستین بار با نام مستعار"کوروش عرفانی"با ارایه ی تحلیل های هفتگی تلفنی از پاریس برای این برنامه، وارد میدان شد. پیش از این او از جمله با نامهایی همچون "کوروش پارسا"(برای نشریه ی "ارشاد" وابسته به حسن عباسی در پاریس) و یا "علی اکبرملاجانی"(برای نشریه ی "راه آزادی"ارگان حزب دمکراتیک مردم ایران)، و "کوروش پارسا"(برای نشریه ی "پیام ما آزادگان" وابسته به کوروش آریامنش(دکتر رضا مظلومان) که توسط مزدوران وزارت اطلاعات رژیم در پاریس به قتل رسید) قلم می زد.
معروفیت علی اکبر ملاجانی بعنوان "کوروش عرفانی تحلیل گر و کارشناس مسایل سیاسی ایران" درست از این مقطع و از این کانال آغاز شد. در همین جا باید اشاره نمود که مواضع آن هنگام کوروش عرفانی بشدت علیه رژیم و بصورتی پررنگ در پشتیبانی از سازمان مجاهدین خلق ایران بود، بگونه ای که بسیاری از بینندگان این برنامه ی تلویزیونی می پنداشتند که وی یکی از کادرهای سازمان مجاهدین خلق ایران می باشد. تجربه نشان می دهد که علی اکبر ملاجانی با نام مستعار کوروش عرفانی از این شگرد موذیانه برای مطرح نمودن خویش و کسب وجهه ی پیکارگر ضد رژیم در صفوف اپوزیسیون برای خود بهره گرفت تا سپس بتواند بروی مجموعه اپوزیسیون برانداز رژیم، و در وهله نخست بروی مجاهدین تیغ بکشد.
جمیله بهرامی دارای شهروندی آلمان است. او فمنیست و از هواداران حزب کمونیست کارگری می باشد و مناسباتی بسیار نزدیک با گردانندگان این حزب دارد.به نظر می رسد که علی اکبر ملاجانی نیز از قبل همین مناسبات نزدیک جمیله بهرامی با گردانندگان حزب کمونیست کارگری ارتزاق نموده و از آن برای پیشبرد اهداف توطئه گرانه خویش بهره گرفته و می گیرد.
در همین جا باید اشاره نمود علی اکبر ملاجانی در برخی از رسانه های حزب کمونیست کارگری از موضع دفاع از سوسیالیسم سخن گفته و در نقش"رفیق" ظاهر می شود،حال آنکه در جاهایی دیگر و زیر نامهایی دیگر علیه سوسیالیسم می نویسد. همانگونه که در جاهایی ژست پشتیبانی از سازمان مجاهدین خلق را گرفته،اما همزمان با آن زیر نامهای دیگربه بازگویی لاطائلات ساواما ساخته علیه مجاهدین خلق، بویژه رهبری آن می پردازد.
جمیله بهرامی،مهرداد بابالویی و علی اکبرملاجانی تماسهای دیداری و تلفنی مداوم داشته و دارند. روابط جمیله بهرامی و علی اکبر ملاجانی بسیار نزدیک و صمیمانه است.
علی اکبر ملاجانی در ادامه همکاری با جمیله بهرامی عضو هیئت موسس "تلویزیون جهانی مهر"به مدیریت حسن عباسی بود که به مدت چند ماه از طریق تلویزیون "پارس" در آمریکا برنامه پخش می کرد. این تلویزیون پس از یک چند فعالیت بدلیل اختلاف در زمینه نحوه مدیریت و طرح پرسش هایی در باره علی اکبر ملاجانی و حسن عباسی،در شکل و سیمای نخستین آن در سال 2002 عملا بکار خود پایان داد.
جمیله بهرامی چندین فیلم کوتاه نیز ساخته است و به همراه مهرداد بابالویی دارنده ی شرکت رسانه ای ـ تبلیغاتی "آناهیتا" در آلمان است.
رفتار توطئه گرانه ی علی اکبر ملاجانی و چهره های پنهان وی
علی اکبر ملاجانی دارای شخصیتی مرموز بوده و بسیار پنهان کار است. در مناسباتش با اطرافیان کمتر در باره ی خود سخن می گوید و همواره می کوشد از آنان اطلاعاتی بدست آورد. او با رفتاری که بی شباهت به رفتار کادرهای مجرب و ورزیده ی اطلاعاتی نیست، مناسبات و ارتباطات خود را تا حد امکان از دیگران پنهان می سازد. دوستی می گفت که علی اکبر ملاجانی از بیست و چهار ساعت شبانه روز، تنها چهار ساعت می خوابد و بیست ساعت باقی مانده را به توطئه گری سرگرم است.
برای داشتن تصویری روشن از این موجود مرموز ـ و انصافا پرکار!! می بایستی به ارتباطات و همکاری های وی با جریانات مختلف اپوزیسیون، با نامهایی که وی از آن بهره می گیرد و در حقیقت امر در ورای آنها چهره ی پلید خود را پنهان می سازد، و نیز سایتهای گوناگونی که او براه انداخته است، بپردازیم:
ارتباطات و همکاری های علی اکبر ملاجانی با اپوزیسیون راستین و دروغین رژیم
_همکاری تنگاتنگ اما پنهانی با سازمان پارس(شورای براندازی) به گردانندگی آرمان نوری.
علی اکبر ملاجانی همکاری بسیار گسترده ای با این جریان و با شخص آرمان نوری داشته و عملا نقش مشاور اصلی و چه بسا خط دهنده ی آرمان نوری را بازی می کند. از بسیاری شواهد چنین بر می آید که گرداننده ی اصلی اما پشت پرده ی سازمان پارس که اخیرا در راستای اجرای دستورات و پروژه های وزارت اطلاعات، بریده مزدورانی همچون "شمس حائری"،"سبحانی" و ... را به پاریس فراخواند و در فوریه سال جاری برای آنان کنفرانس رسوای مطبوعاتی ترتیب داد، علی اکبر ملاجانی است.
نویسنده ی بسیاری از مقالات گاهنامه ی"پارس" ارگان سازمان پارس،علی اکبر ملاجانی است.
تاکید می کنیم که مورد همکاری پنهانی علی اکبر ملاجانی با سازمان پارس، آنهم از نخستین روز پیدایش آن در سال 1378 صد در صد موثق است و او خود در گذشته و در گفتگو با برخی اطرافیانش،هرچند به ناچار و با اکراه، به این امر اذعان داشته است.
سکوت معنی دار علی اکبر ملاجانی در باره ی قمه کشی بریده مزدوران وزارت اطلاعات رژیم در 17 ژوئن 2007 در پاریس نیز ریشه در همکاری علی اکبر ملاجانی با "آرمان نوری"و تشکیلان کذایی وی دارد.
_همکاری با رادیو و تلویزیون ها در لس آنجلس و ارایه ی تحلیلهای هفتگی تلفنی با نام مستعار "دکترجهانگیر افشاری"
_همکاری با برنامه تلویزیونی "رسانه" در دورتموند با نام مستعار کوروش عرفانی
_همکاری با رادیو آوای ایران به گردانندگی حسن عباسی در پاریس با نام مستعار دکتر جهانگیر افشاری
_همکاری با سایت "دیدگاه ها" با نام های مستعار کوروش عرفانی و "الف ـ خوشمزه"
گفتنی است علی اکبر ملاجانی ضمن نفوذ در کادر گردانندگان سایت نامبرده،در یک برهه ی زمانی،بویژه در سال 2002 برای به چنگ آوردن این سایت و خارج ساختن آن از دست آقای علی ناظر خیز برداشت و در این راستا تلاش بسیار نمود. او در سال 2002 که آقای علی ناظر امکان ادامه فعالیت سایت دیدگاه ها را بواسطه برخی مشکلاتی که با آن مواجه بود،مورد سوال قرار داده بود،برای در دست گرفتن کامل این سایت اعلام آمادگی کرده بود.برپایه ی ادعای علی اکبر ملاجانی این پیشنهاد با واکنش ضمنی مثبت آقای علی ناظر روبرو گشته بود، اما گویا آقای علی ناظر برای تصمیم گیری نهایی در این زمینه"کمی می ترسید".
_همکاری با تلویزیون جهانی مهر با نام مستعار دکتر کوروش پارسا.
علی اکبر ملاجانی مسئولیت واحد پژوهش و تحقیق در این رسانه را بر عهده داشت.وی برخی از نوشته هایش را خود با اندکی تغییر صدا و جریحه دار ساختن آن در این رسانه می خواند.
-همکاری با کوروش آریامنش(دکتر رضا مظلومان)در نشریه"پیام ما آزادگان" با نام مستعار کوروش پارسا.
همکاری علی اکبر ملاجانی با نشریه ی نامبرده که در عین دشمنی آشکار با رژیم آخوندی،یک نشریه ی شدیدا ضد اسلامی،ضد اعراب و ضد فلسطینی بود، دارای اهمیت ویژه است. زیرا علی اکبر ملاجانی در جاهای دیگر، از جمله در سایت "زاگرس" و نیز زیر نام کوروش عرفانی از موضع دفاع سرسختانه از مبارزات اعراب و بویژه فلسطینی ها علیه اسراییل ظاهر می شود. افزون بر این ارتباط وی با کوروش آریامنش که بعدها بدست مزدوران رژیم به قتل رسید،قابل توجه و بررسی ویژه است.(حسن عباسی نیز ارتباط تنگاتنگی با کوروش آریامنش وعلی اکبر ملاجانی داشت و این ارتباط را پس از جان باختن کوروش آریامنش با علی اکبر ملاجانی ادامه داد.آیا ارتباطی میان قتل کوروش آریا منش و دوستی وی با این دو عنصر وجود نداشته است؟ بویژه هرگاه از یاد نبریم که حسن عباسی پس از به قتل رسیدن کوروش آریامنش بدست تروریستهای صادراتی رژیم همزمان با اعلام کاندیداتوری خویش برای ریاست جمهوری رژیم آخوندی ادعای موهوم و ساواما ساخته ی دست داشتن رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران در ترورهای خارج از کشور را مطرح ساخت.)
-همکاری با حسن عباسی در نشریه "ارشاد" با نام مستعار کوروش پارسا.
-همکاری با "دکتر زری(زهرا) عرفانی" در سوییس.
زری عرفانی گرداننده ی رسمی سایت "سازمان زنان پیشرو" با نشانی www.pwoiran.com و نیز گرداننده ی رادیوی هفتگی "پارس" http://www.pwoiran.com/radio%20pars.htm می باشد.
مواضع و دیدگاههای سیاسی زری عرفانی و علی اکبر ملاجانی(که از جمله زیر نام مستعار عرفانی پنهان گشته است) از شباهت و یگانگی شگفت آور و پرسش برانگیزی برخوردارند،تا آنجا که بی اختیار این شبهه را ایجاد می کند که این مواضع و دیدگاهها که با امضای دونفر بازتاب می یابند، در واقعیت امر مواضع و دیدگاههای یک نفر است. اما از آنجا که زری عرفانی یک شخصیت حقیقی و حقوقی است، می بایستی ماهیت و کیفیت روابط این دو را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد.
مواضع زری عرفانی و کوروش عرفانی در ارتباط با طرح اباطیل موذیانه و ساواما ساخته علیه سازمان مجاهدین، و نیز دیدگاههای این دو در ارتباط با فلسطین،لبنان،یهودیان، صهیونیسم و سازمانهای فراماسونری همخوانی کامل با یکدیگر داشته و بررسی دقیق آنها می تواند آموزنده و راهگشا باشد.
افزون بر این در ستون "مقالات وارده" سایت www.pwoiran.com بسیاری از نوشته های کوروش عرفانی آمده است. نیز در ستون پیوندهای سایت نامبرده نام سایت "رادیو زاگرس" متعلق به علی اکبر ملاجانی که از مدتها پیش بدین سو فعال نیست، در صدر لیست سایت های پیوند داده شده آمده است.
نمی توان این احتمال را از نظر دور داشت که گرداننده ی اصلی و پشت پرده ی سایت www.pwoiran.com علی اکبر ملاجانی است.
سایت ها و نامهایی که علی اکبر ملاجانی براه انداخته و یا زیر پوشش همکاری با آنها چهره واقعی خود را پنهان می سازد:
1-سایت زاگرس
سایت نامبرده در نوروز سال 1380 تاسیس شد.به جرئت می توان گفت که تمامی گزارشها و تحلیل هایی که در این سایت با القابی همچون "دکتر جهانگیر افشاری"،"کوروش عرفانی"،"کارشناس سیاسی ایناز"، "یک فعال سیاسی در ترکیه"،"گزارشگر ایناز از تهران"،"یک دانشجوی ایرانی" و غیره بخورد ایرانیان داده شده و می شود، تنها و تنها از تراوشات مغزی علی اکبر ملاجانی بوده و می باشد. بگذریم که پس از یک سری افشاگریها علیه کوروش عرفانی که از سوی هواداران مقاومت انجام گرفت، در آغاز "دکتر جهانگیر افشاری" و بدنبال آن "کوروش عرفانی" فرار را بر قرار ترجیح داده و از این سایت رخت بر بسته اند.
قابل تاکید است که شماره ی تلفن همراه داده شده هنگام خرید Domain سایت www.zagros.info شماره تلفن همراه کنونی علی اکبر ملاجانی است. این شماره بدین قرار است:
Tel:0033-62 34 210 10
2-سایت اطلاعات .نت http://ettelaat.net
3-سایت پارس امروز http://www.parse-emrooz.com
این سایت شدیدا علیه اسلام و اعراب تبلیغ می کند.این در حالی است که علی اکبر ملاجانی در سایت های دیگر و از جمله خبرگزاری زاگرس به عنوان مدافع اعراب و فلسطینی ها ظاهر می شود.
4-سایت سرپناه http://www.sarpanah.ch
این سایت بشدت علیه مقاومت و بویژه مجاهدین خلق ایران سمپاشی می کند.
5-علی اکبر ملاجانی همچنین "کمیته رفراندوم روی دیوارها" را براه انداخت که اکنون فعال نیست.
6-علی اکبر ملاجانی با نام مستعار دکتر کوروش پارسا،استاد دانشگاههای پاریس در تاریخ دهم مارس 2003 با علیرضا شاهید، خبرنگار صدای آمریکا در پاریس مصاحبه داشته است.
۷-علی اکبر ملاجانی با نام کوروش پارسا با عنوان"از ناظرین مسایل کارگری" با بخش فارسی رادیو فرانسه در 30 بهمن ماه 1385مصاحبه داشته است.
8-علی اکبر ملاجانی با نام مستعار الف-خوشمزه از جمله در سایت "دیدگاه ها" طنزهایی نوشته است.
9-گفته می شود علی اکبر ملاجانی برای نشریه "دوکوهه" مسعود ده نمکی مقالاتی می نوشت.حسن عباسی در پاریس مدعی بود که وی کوروش عرفانی را به مسعود ده نمکی وصل کرده است.(برپایه ی اطلاعات موثق ما حسن عباسی خود با نام مستعار "فردوسی پور"با مسعود ده نمکی" در ارتباط بوده است.)
10-گفته می شود علی اکبر ملاجانی در همان زمان که با نام مستعار دکتر جهانگیر افشاری برای تلویزیون NITV تحلیلهای تلفنی هفتگی می نمود،بعنوان گزارشگر از اروپا برای روزنامه "رسالت" بر علیه تلویزیونهای لس آنجلسی، از جمله NITV مطلب می فرستاد.
این رازی سربمهر نیست که نوشته های علی اکبر ملاجانی با امضای کوروش عرفانی، بویژه نوشته های وی در زمینه ی نفی کارآیی اپوزیسیون برانداز، و در وهله نخست سازمان مجاهدین خلق ایران بارها و بارها در سایتهای وابسته به وزارت اطلاعات رژیم همچون "اکسیر"،"خبرگاه"،"ایران دیدبان"،"ایران اینترلینک"،"پیک نت"(به گردانندگی علیرضا خدایی)و...آمده است.
حتی کیهان تهران در تاریخ دهم آذرماه 1384ضمن تبلیغ عملی دیدگاههای موذیانه ی کوروش عرفانی در باره ی اپوزیسیون برانداز نوشته است:
"کوروش عرفانی نیز در مقاله ای در سایت ضدانقلابی گویا نیوز از اپوزیسیون ایران خواست که از تصویر کاریکاتوروار سیاست بیرون بیایند و با جدیت بیشتری به واقعیتهای بیرون از ذهن خود بپردازند."
در یک نتیجه گیری کلی در ارتباط با مواضع متضاد علی اکبر ملاجانی(کوروش عرفانی) زیر نامها و پوششهای گوناگون با اطمینان می توان گفت که وی عملابا ایفای نقشی توطئه گرانه اپوزیسیون برانداز رژیم را زیر ضرب برده و به تخریب چهره آن،بویژه تخریب چهره ی سازمان مجاهدین خلق ایران در اذهان ایرانیان درون و برون مرز بپردازد و از این راه در عمل خط ناامیدی از امکان وجود چشم اندازی روشن در راستای سرنگون شدن رژیم آخوندی را پیش برده و جا می اندازد. نیز شاید نیازی به تاکید نباشد که اثرات زیانبار ناشی از تبلیغ"بی عرضگی" و"عدم کارآیی اپوزیسیون" در کنار ژستهای آنچنانی علیه تمامیت رژیم(آنگونه که علی اکبر ملاجانی انجام داده و می دهد) در اذهان ایرانیان ناسازگار با رژیم در درون مرز، کمتر از اثرات "پربرکت آن" بسود رژیم آخوندی، و در وهله نخست وزارت اطلاعات رژیم در برون مرز نیست.
توجه به این نکته نیز بایسته می نماید که علی اکبر ملاجانی با نام مستعار کوروش عرفانی به بهانه ی مبارزه با صهیونیسم و باصطلاح نفوذی های آن در رژیم دست نشانده ی آخوندی آشکارا به دفاع از سپاه پاسداران رژیم و سایت "بازتاب" می پردازد. وی هم چنین بکرات از دارودسته ی آدمکش "حزب الله" لبنان که در مزدوری آن برای رژیم آخوندی کمتری تریدی وجود ندارد، پشتیبانی نموده است.
ارتباطات علی اکبر ملاجانی(کوروش عرفانی)
در راستای شناخت دقیق تر علی اکبر ملاجانی(کوروش عرفانی)، یکبار دیگر بطور فشرده به برخی ارتباطات علی اکبر ملاجانی با برخی از ایرانیان که نیازمند بررسی است،اشاره می کنیم:
1 ـ ارتباط علی اکبر ملاجانی و نادر وهابی(دارنده ی دکترای جامعه شناسی از دانشگاههای فرانسه).نظرات این دو با یکدیگر کمابیش همخوانی کامل دارند. از جمله بررسی نوشته ی "خیزش تهران را نمی توان از پاریس سرکوب کرد" از کوروش عرفانی، و نوشته ی "فرش سرخ فرانسه دامی برای مجاهدین" از نادر وهابی کاملا موید این نظر است.
2 ـ ارتباط علی اکبر ملاجانی و دکتر عدلان پارسا
3 ـ ارتباط علی اکبر ملاجانی و دکتر زری عرفانی
4 ـ ارتباط علی اکبر ملاجانی و حسن عباسی(سیاوش اوستا)
5 ـ ارتباط علی اکبر ملاجانی ـ جابر کلیبی ـ پروانه قاسمی
6 ـ ارتباط علی اکبر ملاجانی و آرمان نوری
7 ـ ارتباط علی اکبر ملاجانی و سعید پیوندی استاد دانشگاه در پاریس و همکار احسان نراقی در یونسکو
8 ـ ارتباط علی اکبر ملاجانی و تقی روزبه(نظرات این دو نیز کمابیش همخوانی کامل دارند)
9 ـ ارتباط علی اکبر ملاجانی و احمد سلامتیان
آنچه در بالا آمد بی گمان تنها مشتی است نمونه ی خروار از فعالیت های مرموز و توطئه گرانه ی علی اکبر ملاجانی در برون مرز.
برپایه آنچه گفته شد، و با توجه به آنکه بی هیچ تردیدی کوروش عرفانی نام ساختگی و مستعاری است که علی اکبر ملاجانی برای خویش برگزیده است،اکنون بر علی اکبر ملاجانی است که به پرسش های زیر پاسخ هایی روشن و مشخص دهد:
1- چرا علی اکبر ملاجانی(با نامهای مستعاری همچون کوروش عرفانی، کوروش پارسا، دکتر جهانگیر افشاری، الف.خوشمزه) در جاها و مقاطع گوناگون، مواضعی گوناگون و حتی متضاد اتخاذ کرده است؟
2- چنانچه علی اکبر ملاجانی(کوروش عرفانی) مدعی است که همکاری پنهانی او با آرمان نوری و بریده مزدوران وزارت اطلاعات همچون سبحانی، شمس حائری و...اتهامی بیش نیست، آیا او حاضر است آشکارا علیه آرمان نوری و تشکیلات کذایی او و نیز علیه بریده مزدوران نامبرده موضع بگیرد؟ و چرا تا کنون در هیچ کجا علیه این مزدوران موضع نگرفته است؟
3- مقاله ی علی اکبر ملاجانی(کوروش عرفانی)، زیر نام "تاثیر آزادی مطبوعات در جهت ایجاد الگوی مستقل روزنامه نگاری" با امضای "علی اکبر ملاجانی" در کتاب "مجموعه مقالات نخستین سمینار بررسی مسایل مطبوعات ایران" منتشره از سوی وزارت ارشاد رژیم در سال 1371(یعنی پیش از آمدن علی اکبر ملاجانی به فرانسه) منتشر شده است. آیا علی اکبر ملاجانی حاضر است متن این مقاله را برای اطلاع همگان منتشر سازد؟
4-علی اکبر ملاجانی(کوروش عرفانی) تحصیلات خود را در ایران در کجا گذرانده است و تحت چه شرایطی به فرانسه آمده است؟
5- فعالیت های سیاسی-اجتماعی علی اکبر ملاجانی(کوروش عرفانی) در ایران چه بوده است؟


رساله ی علی اکبر ملاجانی(کوروش عرفانی) بزبان فرانسه.
نشانی دیگر علی اکبر ملاجانی(کوروش عرفانی).
ای-میل علی اکبر ملاجانی

فروزنده و افشاگری علیه تلویزیون اندیشه

همانطور که مطلع هستید اخیرا جناب آقای فرامرز فروزنده از تلویزیون اندیشه بیرون آمده اندو به بیان دیگر کنار گذاشته شده اند.
ایشان در گفتگویی که با اقای علیرضا میبدی داشتند برخی مسائل پشت پرده را درباره عوامل اخراجشان بیان نموده اند.
از جمله این مطالب بیان نکاتی درباره شخصیت اقای کروش عرفانی است.
هرچند اقای عرفانی که جدیدا مدیر تلویزیون اندیشه شده اند تا کنون موضع گیری شفافی در اینباره نداشته اند ولی شنیدن سخنان اقای فروزنده خالی از لطف نیست
برای دیدن فیلم در یوتیوب کلیک کنید:

Blogroll

Contact Form

Name

Email *

Message *

Blogger Template

About

Featured Posts Coolbthemes

Total Pageviews